سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهه ی عشق

من او یکشنبه 87/7/28 ساعت 6:7 عصر

..و او که در همین نزدیکی است ...

     امروز در این روز های خزان زده برای تو دوست می نویسم تا در فردا هایم به دادم رسی .شاید برای سخن اول دیر باشد یا به قول یک آفتابی دور باشد ولی از امروز می نویسم و از فرداها ...

    دیروز را به تو ای با وفا معشوق می سپارو تا در تاریکی امروز به دادم رسی و در امروز دیگر تو را معشوق نمی خوانم تو بهترین دوستمی امروز، تو آشناترین غریبه ی دیروز .

 

مرا اینگونه باور کن...

کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته...

خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟!

نمی دانم مرا ایا گناهی هست..؟

که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست..؟؟؟

مرا اینگونه باور کن....

 

     برایت اینجا حرف های دل را می گذارم .چرا نمی دانم ؟چگونه نمی دانم ؟ ولی مانند تمام روز های کودکی ام که می نوشتم و تو مرا می ستودی می نویسم ...

    دیروز با تو بودم و امروز بی تو در اندیشه ی توام ، دیروز ستودنی بودی و من تو را آن طور که شایسته ات است امروز می ستایم  باشد که بدانی.



  • :
  • حرف دل از: آیتا


    خانه
    مدیریت
    پست الکترونیک
    شناسنامه
     RSS 
     Atom 



    :: کل با معرفت ها ::
    113440


    :: بامعرفت های امروز ::
    175


    :: بامعرفت های دیروز ::
    4



    :: درباره من ::

    الهه ی عشق

    آیتا
    اگر تنهاترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جایگزین تمام نداشته های من است.

    :: لینک به وبلاگ ::

    الهه ی عشق


    :: دسته بندی یادگاری ها::

    خسته . عشق . وفا .


    :: آرشیو ::

    دلم گرفته...
    بی تو...
    دکتر شریعتی
    مهمان
    به یاد استاد قیصر امین پور
    هر روز بی تو روز مباداست!
    قاف
    و او که در همین نزدیکی است...
    آدمک
    آروم نمیشم
    عشق من...
    نام من...
    نازنینم
    ..
    افسوس
    گالیا
    رفت
    درد نام دیگر تو بود
    و باز هم
    او
    پاییز 1387


    :: عاشق ها(لینک) ::

    روشنگری ها
    مهندس
    اسکاتوش
    اختر آسمان ادب پارسی
    من آبی
    تمدن مصر باستان(مدیلا)
    برای زندگیم


    :: خبرنامه ::

     

    :: موسیقی وبلاگ::

    دریافت کد ستاره باران وبلاگ

    من او - الهه ی عشق

    انواع کـد های جدید جاوا تغیــیر شکل موس